هذیانِ بامدادِ ایستِ شرقی

از چپ به راست. از رست به چپ. نقطه همان جایی‌ست که در فرنگ می‌گذارند؛ تهِ چپِ جمله. تو اختراع‌ی نادرستی که درست را به چالش می‌کشی. تو درستیِ چالشی که در قضاوت نادرست‌ات به چالش کشیده شدی. من جا مانده از عشق، در رفته از چربی، عرق ناخورده، شراب شیرین نوشیده، خامه نداده، فصل…