الان (26)

بهم نمیاد، چون با هیجان حرف میزنم، بلند می‌خندم، می‌تونم خیلی سریع حرف بزنم و کلمات رو به راحتی به زبون بیارم، بهم نمیاد، بهم نمیاد آدمی باشم که زود عصبانی نشه، ولی خیلی راحت عصبانی نمی‌شم. سال پیش وقتی موتور یک دوست ناپدید شده بود و یک نفر که همه جا و همیشه خودش…

گزارش تصمیمات ِ لحظه‌ی 14 (15)

یک ماه و ده روز از آخرین گزارشم می‌گذره و مشخصه در این مدت اتفاق ویژه‌ای نیافتاده که شوقی برای گزارش کردن اون داشته باشم اما امروز یک احساس خیلی خوب از یکی از تصمیمات لحظه‌ی چهارده داشتم، از ترک ِ سیگارم. یکی دیگر از دوستانم در دنیزلی سیگار رو البته نه به شکل ِ لب نمی‌زنم…

الان (25)

الان در ترکیه هفده ژانویه است و من تازه دارم اولین پستم رو در سال جدید میلادی می‌نویسم. این روزها بیشتر از تعهدم کار می‌کنم و احساس می‌کنم بدهکارتر هم می‌شم. البته با روش رک و راست خودم مساله رو حل کردم و دیروز و امروز بعد از مدت‌ها به آسانی گذشت. خونه رو تمیز کردم…